فهرست مطلب
Toggleدر این مطلب، تاریخچه پرفراز و نشیب MakerBot و بنیانگذار آن Bre Pettis را مرور میکنیم. استارت آپ خلاقی که با شعار “میخواهیم دنیا را تغییر دهیم و تولید را همگانی کنیم” شروع کرد؛ برند پیشتازی که زمانی معتقد بود چاپگرهای سه بعدی را همانند دستگاه مایکروویو رایج خواهد کرد، نهایتا مسیر متفاوتی طی نمود.
از دهه 80 میلادی (دهه 60 خورشیدی)، چندین نوع فناوری چاپ سه بعدی تجاری شده بودند ولی در سالهای نخست، همانند ابتدای ظهور PC یا کامپیوترهای شخصی، 3DPrinter نیز ابزاری گران، جاگیر و پیچیده برای افرادی عادی محسوب میشد. با شروع قرن جدید و از سال 2005، جنبشی مردمی در کشورهای صنعتی مثل آمریکا و انگلیس راه افتاد تا انحصار فروش دستگاههای گران چند ابر کمپانی مشهور آن زمان متوقف شود. آنها میخواستند افراد معمولی با بودجه کم هم بتوانند یک 3D Printer اوپن سورس داشته باشند و قادر شوند بدلخواه خودشان آنرا ارتقاء دهند. یکی از این افراد خلاق، «بری پِتِس : Bre Pettis بنیانگذار چاپگرهای سه بعدی MakerBot : مِیکِربات» بود.
ایده ساخت منبع باز از پروفسور بریتانیایی «آدریان بویِر» الهام گرفته شده بود که در سال 2005 کار بر روی پروژۀ RepRap را آغاز کرد؛ پروژۀ تولید یک چاپگر3بعدی رومیزی که از روش ساخت متریال پلاستیک یا Fused Deposition FDM: برای چاپ اشیاء استفاده می کرد. بویر میخواست پرینتری بسازد که بتواند دوباره یک کپی از خودش شبیه سازی کند: یعنی کاربر فعلی دستگاه RepRap با چاپ قطعات بدنه و مونتاژ آن با کیت آماده لوازم جانبی، سریعا دستگاه بعدی را بسازد و این روند ادامه پیدا کند.
بنیانگذاران Makerbot Industries (صنایع مِیکِربات):
آن زمان در شهر نیویورک، سه دوست ایده ای در سر داشتند: آیا آنها می توانند دستگاهی بسازند که قطعات مورد نیاز برای مونتاژ چاپگرهای پروژه RepRap را تولید کند؟ پاسخ مثبت بود؛ آنها زک اسمیت، آدام مایر و بِری پِتِس بودند که با کار در فضای کارگاهی NYC Resistor دستگاه برش CupCake CNC را ساختند؛ دستگاهی که میتوانست اجزای بدنه RepRap را چاپ کند.
در ژانویۀ 2009 (دی 1387)، این سه نفر MakerBot Industries را با بودجۀ اولیۀ 75000 دلار، تاسیس کردند تا CupCake را در قالب یک کیت قابل مونتاژ بفروشند. MakerBot کیتهای CupCake را با قیمت 750 دلار بفروش رساند. راکهولد می گوید: این محصول توسط مجله مشهور MAKE تبلیغ شد و مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. همه آنرا دوست داشتند و در موردش صحبت می کردند.
کیت ساخت CupCake منبع باز (open source) بود؛ MakerBot نرم افزار و جزییات سخت افزاری لازم برای اجرای دستگاه را رایگان منتشر میکرد و افرادی که CupCake را می خریدند به ارتقاء و بهبود آن کمک می کردند؛ اصلاحاتی که MakerBot در نسخه های بعدی چاپگرهای خود اعمال می کرد. منبع باز بودن باعث شد که تیمهای داخل و خارج شرکت برای تلاش بر سر موضوعی واحد دور هم جمع شوند. این ترفند بازاریابی بسیار هوشمندانه ای بود و نقشی اساسی در تبلیغ وسیع، انتشار داستان و جذابیت MakerBot ایفا کرد.
پتیس در مصاحبه ای با مجلۀ MAKE در سال 2011 گفت: «منبع باز بودن، آیندۀ تولید است و ما در آغاز عصر اشتراک گذاری هستیم. در آینده، مردم کسب و کارهایی را که حاضر به اشتراک گذاری کار خود با مشتریان نبوده اند به یاد می آورند و از این همه عقب ماندگی متعجب می شوند.»
پتیس صعود خود را در سال 2006 آغاز کرد؛ در آن دوران، مرتبا فیلمهای هفتگی در اینترنت منتشر میکرد و برای مجلۀ MAKE کتاب مقدس جنبش سازندگان آزاد – مقاله مینوشت؛ مجله پرفروشی که کارهای عجیب و غریبی مانند تولید انرژی توسط چرخ بازی همستر برای روشن کردن لامپ در آن دیده می شد! در سال 2008، او بعنوان بنیانگذار بنیاد تکنولوژیکی NYC Resistor در بروکلین آمریکا فعالیت میکرد. پتیس در آن زمان واقعا یک ستاره تمام عیار به شمار میآمد: هم خوشتیب و خوش صحبت بود (چهره اش در آن دوران جوانی، بسیار کاریزماتیک بود) و هم از بیزینس سردر میآورد. یک سال بعد، او یک استارتآپ مستقر در بروکلین را با دوستان خود آدام مایر و زَک اسمیت (از شرکای بنیانگذار NYC Resistor ) بنام MakerBot Industries راه اندازی کرد. «بری پتس» که سابقه اجرای نمایشهای عروسکی و آموزگاری هنر را داشت و بلاگر-پادکست ساز معروف اینترنتی هم بود، بعنوان شخصیتی کلیدی و کاریزماتیک در جنبش سازندگان اپن سورس ظاهر شد؛ جنبشی بینالمللی از سازندگان آزاد که مخالف انحصار تجاری چاپگرهای سه بعدی گران کمپانیها بودند و با الهام از پلتفرم RERRAP شروع به ساخت 3D Printer با کیت مونتاژ رایگان برای همه کردند. این نخبه های آزاداندیش در بهترین فضاهای کارگاهی و تکنولوژیکی غرق شده بودند و در خانه هم به همان اندازه محل کارشان با ابزارهای ابتکاری سر و کله می زدند.
آن زمان MakerBot نماد انقلابی در ساخت چیزها بود. یک CupCake تقریباً می توانست خودش را شبیه سازی کند (بغیر از پیچ و سایر قطعات فلزی) و همچنین قادر بود که اشیاء بیشمار دیگری را بسازد. جنبش سازندگان آزاد دیگر فقط یک خرده فرهنگ محدود و بیروح نبودند؛ ایده مِیکِربات، نیرویی دگرگون کننده بود که جامعه مخترعان کم بودجه را هم بصورت تمثیلی و هم به معنای واقعی کلمه بازسازی کرد.
تقاضا برای CupCake آنقدر زیاد شد که صاحبان دستگاهها به شرکت کمک کردند تا قطعات را برای سری های جدید چاپ کند! تالارهای گفتگوی اینترنتی فعال در Google Group و Reddit ظاهر شد و سازندگان اشیاء چاپی خود را در Thingiverse به اشتراک گذاشتند؛ Thingiverse.com وبسایتی بود که MakerBot راه اندازی کرد و فایلها را تحت مجوز Creative Commons میزبانی میکرد (این سایت حاوی دو میلیون مدل سه بعدی رایگان آماده چاپ در فرمت STL است).
سازندگانِ متفرقه اصلاحاتی را در CupCake اعمال کردند. کریستوفر یانسن، شخصی که با نام کاربری ScribbleJ در Thingiverse حضور داشت، ارتقایی را ایجاد کرد که باعث می شد دستگاه کم سر و صداتر شود و کیفیت چاپ بهبود یابد. فرد دیگری با نام کاربری Whosawhatsis یک اکسترودر کارآمدتر طراحی کرد تا پلاستیک ذوب شده بهتر از نازل دستگاه خارج شود.
پتیس در مصاحبه ای در اوایل سال 2010 گفت: «از آنجا که ما منبع باز هستیم، کاربران ما می دانند که کدها و طرحها متعلق به آنهاست. همچنین، می دانند که اگر دستگاه خود را بهبود بخشند، می توانند پیشرفت های خود را به خاطر منفعت عمومی به اشتراک بگذارند.»
فرهنگ شرکتی MakerBot نیز به همین ترتیب باز و روان بود. اولین دفتر آنها در بروکلین بیشتر آزمایشگاهی تجربی بود تا یک دفتر رسمی. کارکنان صبح دیر میرسیدند و شب تا دیروقت کار میکردند. ممکن بود یک روز کیت های CupCake را بسته بندی کنید و روز بعد به آزمایش اکسترودر بپردازید. پتیس به ایمیل های پشتیبانی مشتریان پاسخ می داد، وارد گروه اپراتورهای MakerBot در گوگل می شد تا به پرسش ها و نگرانی ها جواب بدهد- یا گاهی با تشویق به فعالیت هایی خاص به رفع مشکلی کمک می رساند.
اِتان هارتمن، کارمند پشتیبانی و بعدها یکی از مدیران MakerBot از آوریل 2010 تا آگوست 2012، می گوید: «هیچ کس آنجا نبود تا ساعات اداری خود را پر کند تا حقوق آخر ماه بگیرد یا با پول زیاد پروژه ای خارج شود؛ افراد صمیمی و سخت کوشی آنجا بودند، چون عاشق این ایده بودند که یک پروژۀ سخت افزاری منبع باز را به کسب و کاری واقعی تبدیل کنند.» کارکنان، آنجا را هدف رویایی خود توصیف می کردند، جایگزینی عالی برای آیندۀ جهان- دنیایی که در آن هر کسی می تواند تولید کنندۀ خصوصی خود باشد.
| مطلب مرتبط: تاریخچه اختراع چاپگرهای سه بعدی |
در ابتدای دوران مدیرعاملی Bre Pettis در MakerBot، نوعی آسان گیری و ولنگاری در مکان شرکت وجود داشت؛ به رهگذران کنجکاو خیابان اجازه داده می شد وارد محل شوند و سر و گوشی آب بدهند. مت گریفین، مدیر انجمن MakerBot از دسامبر 2009 تا آگوست 2012، می گوید: «در روزهای ابتدایی هیچ ساختار عملیاتی مشخصی وجود نداشت. بنظر ما این امر نمی توانست با بزرگ شدن شرکت ادامه پیدا کند، اما راستش فکرش را هم نمی کردیم که روزی به شرکتی بزرگ تبدیل شویم.»
هارتمن می گوید این واقعیت که MakerBot منبع باز بوده نقشی صددرصدی و پررنگ در میزان علاقۀ کارمندان به حضور در محل کار داشته است. آنها حتی تقاضای دریافت حقوق خود را کاهش دادند تا در آنجا بمانند؛ مثلا یکی از مهندسان، 220 دلار کمتر از شغل قبلی خود کسب می کرد؛ اما ماند چون MakerBot هیجان انگیز بود و به آنها آزادی، توجه و ابتکار عمل شخصی می داد.
در سپتامبر 2010، MakerBot شروع به فروش دومین محصول خود، بنام Thing-O-Matic کرد. کیت این دستگاه با قیمت 1225 دلار (یا 2500 دلار برای نسخۀ از پیش مونتاژ شده) بفروش می رسید. تا آن زمان دیگر مردم از CupCake برای تهیۀ اقلام مختلفی مانند جای هدفونِ جغدمانند و پازل …. استفاده می کردند. Thing-O-Matic اهداف بزرگ تری را مطرح کرد؛ مدرسه ای در تگزاس از این دستگاه برای ساخت چندین مجموعه شطرنج استفاده کرد که مهره ها شبیه به بناهای دیدنی سنآنتونیو بودند و سپس هر مجموعه را به قیمت 150 دلار فروخت. پتیس با شرکت در یک برنامۀ تلویزیونی معروف «استیون کلبر» همراه دستگاه Thing-O-Matic حضور پیدا کرد و از آن برای چاپ مجسمه ای از سر استفن کلبرت (Stephen Colbert) استفاده کرد، طرحی که هنوز برای دانلود از Thingiverse در دسترس است. مجلۀ MAKE حضور پتیس را یک کمپین تبلیغاتی اثرگذار MakerBot تشبیه کرد و اعلام کرد: «چه کسی است که این برنامه را دیده باشد و این دستگاه را نخواهد؟
در سال های بعد، چیزهای کوچک به تلاش های جدی تر ختم شد، مثلاً چاپ یک دست مصنوعی. بنظر می رسید که رویای سال 2009 پتیس در حال تبدیل شدن به واقعیت است؛ مردم واقعاً اشیاء مورد نیاز خود را چاپ می کردند. یکی از اعضای سابق تیم توسعه نرم افزار MakerBot که در سپتامبر 2010 کار خود را در آنجا آغاز کرد، می گوید: «قصد اولیۀ ما در روزهای ابتدایی این بود که “میخواهیم دنیا را تغییر دهیم و تولید را همگانی کنیم.” این عبارتی بود که در داخل و خارج شرکت از آن استفاده می کردیم.»
شرکت این روحیه را پرورش می داد و تغذیه می کرد. MakerBot مکانی بود که همه در جلسات شرکت می کردند و کارکنان در انتهای عناوین شغلی خود پسوند Bot را می افزودند. اندرو پِلکی در هفتۀ دوم مارس 2012 برای نوشتن پست های وبلاگی، ویراستاری مطالب مطبوعاتی و ادارۀ فعالیتهای شرکت در رسانه های اجتماعی استخدام شد. او نویسنده نبود، آنطور که خودش میگوید: نویسنده بات بود!
در آن دوران خاطره انگیز، اخلاق کلاسیک استارتآپی حاکم بود: سریع شکست بخورید، راه حل بیابید، تکرار کنید، سریع بسازید و محصول را به بازار عرضه کنید.
«پتس» فعالیت خوبی در زمینه تبلیغات و بازاریابی داشت. او مورد علاقۀ سازندگان بود، فردی مهربان و باحال که از دیدن خلاقیت همکارانش لذت می برد.
با گذشت زمان، پتیس بیش از مایر و اسمیت به چهرۀ عمومی شرکت تبدیل شد. در مستندی که از MakerBot در سال 2014 ساخته شد و «اسطوره چاپ» نام داشت (مستند Print the Legend شبکه نتفلیکس)، پتیس مکالمه ای را با همکاران بنیانگذارش خاطرنشان میکند که او را با یک نابغۀ فناوری دیگر مقایسه کرده اند: «تو باید استیو جابز باشی» و سپس پتس رو به دوربین توضیح میدهد که بیشتر ترجیح می دهد معادل استیو وازنیاک (مهندس و دوست سابق جابز) باشد.
با این حال، پتس بعنوان استیو جابزِ MakerBot شناخته شد و خریداران بسرعت CupCake و Thing-O-Maticرا با قیمت ویژۀ 455 دلار به مناسبت روز پدر سال 2011 خریداری کردند. هارتمن می گوید: بسیاری از مشتریان شرکت کسانی بودند که تازه می فهمیدند چیزی به اسم «چاپ سه بعدی» واقعا وجود دارد و زمانیکه متوجه شدند می توانند با هزینۀ کمتر از 1000 دلار آنرا تهیه کنند، واقعاً باورشان نمی شد!
آن زمان، روزنامه نگاران و سایر رسانهها، فناوری MakerBot را پوشش میدادند. حتی مجله محبوب «رولینگ استون» “Rolling Stone magazine” هم در مورد Thing-O-Matic مطلب نوشت! مدتی اخبار عصرگاهی CBS در یک عوامگرایی عجیب به این موضوع پرداخت که آیا MakerBot به زودی توانایی تولید همه چیز را به ما خواهد داد؟! یا نیویورک تایمز نمای داخلی Thing-O-Maticرا ترسیم کرد.
تا آگوست 2011، شرکت MakerBot موفق به فروش پنج هزار و دویست چاپگر شده بود. شرکت در آن ماه 10 میلیون دلار برای سرمایه گذاری کارآفرینی – از Foundry Group، Bezos Expeditions و غیره – بدست آورد و در نهایت یک دفتر دیگر در بروکلین افتتاح شد. تا پاییز، حدود 70 نفر دیگر هم استخدام شدند. هیجان بین کارمندان افزایش می یافت، اما این برای کارکنان قدیمی نشانۀ تغییرات جبران ناپذیر آینده بود. هارتمن می گوید: جذب سرمایه گذار چیزی بود که به آن نیاز داشتیم، می خواستیم رشد ناگهانی و فوقالعاده سریع را تجربه کنیم.
پتس در یک پست وبلاگی مربوط به بودجه، سرمایه گذاری و استخدام گسترده را بعنوان راهی برای «همگانی کردن تولید و قابل دسترسی کردن پرینت3بعدی برای همه» توصیف کرد. اما MakerBot می دانست که برای جذب مشتریانی که چندان با تکنولوژی سر و کار ندارند، به دستگاه هایی ارزان تر و آماده تر نیاز دارد. هارتمن می گوید: کیت مونتاژی سخت بود؛ مردم آماتور چیزی از پیش ساخته می خواستند که براحتی کار کند. بنابراین، MakerBot به تکاپو افتاد تا ایدۀ خود را برای معرفی MMM یا Mass Market MakerBot در نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی سال 2012 (CES) عملی کند. قیمت MMM با کنسول های بازی ویدیویی یکی بود و نیازی به مونتاژ نداشت. این مورد برای افراد آماتوری مناسب بود که لوازم الکترونیکی خود را از مکان هایی مانند والمارت و فروشگاههای لوازم اداری خریداری می کردند.
به گفتۀ یکی از کارکنان سابق شرکت مِیکِربات، قراردادی با یک شرکت چینی امضا شد تا MMM توسعه یابد. مسئولیت توسعۀ MMM بر عهدۀ بنیانگذار زک اسمیت، مدیر بخش مهندسی بود. او مهندسان اصلی را از بروکلین به چین منتقل کرد. اما در اواخر سپتامبر 2011، پتیس تصمیم به تغییر مسیر گرفت. او یک تیم تحقیقاتی هفت نفره را دعوت کرد تا در عرض سه ماه یک چاپگر متفاوت بنام – Replicator – را طراحی، آزمایش و تولید کنند. راکهولد می گوید: «ماجرای Replicator اینطور بود که پتیس وارد جلسه شد و همۀ مسئولان تحقیق و توسعۀ بروکلین را جمع کرد و گفت ما برای نمایشگاه بینالمللی سیایاس به یک چاپگر3بعدی رومیزی نیاز داریم ولی دلیل آنرا به ما نگفت.» او می افزاید: جعبه های MMM چینی هر چند وقت یکبار به بروکلین می رسیدند اما میزان پیشرفت آنها واقعاً پایین بود. با نزدیک شدن به تاریخ نمایشگاه، پتیس درخواست کرد تا تمام دستگاههای اولیه تحقیقی را ببیند: یکی به اندازۀ یک قرص نان بود و دیگری به اندازۀ ماشین زمان در فیلم بازگشت به آینده! خوشبختانه دستگاه Replicator تیم هفت نفره دفتر بروکلین، آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشت و بعنوان گزینۀ مورد نظر شرکت برای نمایشگاه انتخاب شد.
Replicator: قیمت خرده فروشی: 1749 دلار
این دستگاه هدف MakerBot برای تولید چاپگر مقرون بصرفه را برآورده نکرد، اما برندۀ جایزۀ بهترین فناوری نوظهور در نمایشگاه سیایاس شد. جذابیت چاپگرهای قبلی در آن حفظ شده بود- قاب پرینتر از چوب بالسا بود، دستگاه از پیش ساخته بود و نیازی به مونتاژ نداشت. سخت افزار و نرم افزار هنوز منبع باز بودند؛ به این معنی که جامعۀ سازندگان همچنان از نظر مالی و فکری روی آن سرمایه گذاری می کردند. این امر همچنان بدان معنا بود که سازندگان می توانند هرگونه مشکلی را برطرف کنند، امری که باعث شد Replicator در چشم جنبش سازندگان اصطلاحا به محصول پرچمدار این حوزه تبدیل شود.
چند ماه بعد، در آوریل 2012، MakerBot فعالیتهای خود را در چین تعطیل کرد و زک اسمیت از شرکت جدا شد. یکی از کارکنان سابق می گوید: «دیگر هرگز از حضور MakerBot در چین حرفی زده نشد.»
راکهولد از کارکنان قدیمی: «مردم دسته جمعی Replicator را می خریدند.» با این حال، مشکلات قابل توجهی وجود داشت: بستر گرم شونده دستگاه می سوخت چون کابل نمی توانست آمپر مورد نیاز را پشتیبانی کند و همچنین دستگاه به الکتریسیته ساکن حساس بود. اگر مشتری دارای بار الکتریکی ساکن بود و یک کارت SD (حاوی فایل قابل چاپ) را در Replicator وارد می کرد، دستگاه صدای بلندی می داد، صدایی که اغلب از یک پرینتر3بعدی خراب یا دستکم نیازمند به تعمیر جدی بلند می شود!
در آن زمان دیگر MakerBot بی رقیب نبود و شکست در ساخت چاپگرهای ارزان قیمت خطری بالقوه برای شرکت محسوب می شد. یک ماه پیش از نمایشگاه سیایاس 2012، یک سازندۀ اینترنتی به نام بروک درام حدود 831 هزار دلار بابت ساخت Printerbot در کیک استار جمع کرد؛ یک چاپگر سه بعدی رومیزی که به صورت کیت عرضه می شد و تنها 549 دلار هزینه داشت. همچنین، دستگاه Cube، بعنوان چاپگر رومیزی در نمایشگاه 2012 ارائه شد و قیمت آن 1299 دلار بود. چند ماه بعد، شرکت Solidoodle، که توسط سَم سروانتس سرپرست سابق MakerBot تاسیس شده بود، چاپگر جدید و از پیش ساخته ای را با قیمت 499 دلار عرضه کرد. البته قویترین رقیب هم تراز MakerBot برند Ultimaker از کشور هلند بود که سال 2013 دستگاهی جذاب بنام Ultimaker2 را عرضه کرد که نگرشهای جامعه آزاد و پلتفرم متن باز را در بطن خود داشت.
در سال 2012، تحلیلگران موسسۀ گارتنر یک ارزیابی اساسی انجام دادند. در نموداری فناوری های نوظهور را از اشتیاق بیش حد تا سرخوردگی تا واقع گرایی هوشیار ردیابی کردند. آنها 3DPrinting را در قسمتی از نمودار با برچسب «قلۀ انتظارات» قرار دادند. در گزارش مربوطه، گارتنر چاپ سه بعدی را به معنای «چاپ در خانه» توصیف کرد. یعنی انتظارات در بازار مصرفی برای 3DPrinter، به قلۀ خود رسیده بود.
در ماه مه 2012، MakerBot اعلام کرد که در فصل پاییز به طبقۀ 21 ساختمان MetroTech بروکلین منتقل میشود. حالا آنها 125 کارمند داشتند و در حال آماده سازی برای رونمایی از چاپگر بعدی جدید خود، Replicator 2، بودند. این همان موقعی است که پتیس شعار معروفش را سر داد و گفت: هیچ نشانه ای از کاهش تقاضا در کوتاه مدت وجود ندارد. دیری نخواهد گذشت که داشتن یک دستگاه MakerBot در خانه به اندازۀ داشتن ماکروویو متداول خواهد بود!
ولی رقبا همچنان ظهور کردند تا بازار را بیشتر اشباع کنند – در ماه آگوست، نوبت به TangiBot رسید. مهندسی بنام مت استرانگ توانست پانصد هزار دلار در Kickstarter جمع آوری کند تا نسخۀ مشابهی از Replicator را تولید انبوه کند. استرانگ به wierd گفت: «می خواهم یک دستگاه ارزان قیمت به بازار عرضه کنم که مردم بتوانند به آن اعتماد کنند و Replicator بهترین گزینه منبع باز است. بعبارت دیگر، استرانگ Replicator کپی شده خود را ساخت و فقط نام تجاری آنرا تغییر داد! او سپس تصمیم گرفت که ساخت این دستگاهها را به چین برون سپاری کند تا هزینۀ آنها کمتر از دستگاههای MakerBot در بیاید. با این کار، استرانگ مدعی شد که میتواند یک Tangible را فقط با قیمت 1199 دلار بفروشد، یعنی 550 دلار کمتر از -Replicator از نظر فنی، او قادر به چنین کاری بود؛ سخت افزارهای منبع باز توسط قانون کپی رایت چندان محافظت نمی شوند؛ بنابراین استرانگ در Kickstarter تلاش می کرد تا پول مورد نیاز خود را برای یافتن سازندۀ طرف قرارداد و شروع تولید بدست بیاورد. جامعۀ منبع باز حول محور MakerBot گرد هم آمدند و کمپین TangiBot را متهم به سوءاستفاده کردند. کمپین Kickstarter شکست خورد، اما این تجربه باعث شد که پتیس در تعهد خود به منبع باز تجدید نظر کند.
راکهولد می گوید: «Replicator 2 آمادۀ عرضه بود اما پس از ماجرای TangiBot ، «پتس» تغییر عقیده داد و گفت، “خیر، این استراتژی تجاری دیگر فایده ای ندارد!”»
بالاخره وقتی عکسها و آگهی فروش آنلاین محصول Replicator 2 در ماه سپتامبر منتشر شد، بخشهایی از اجزای داخلی دستگاه پنهان و بسته بودند! قاب فلزی مشکی و رابط کاربری گرافیکی بصورت اختصاصی ارائه شدند. شاید این تغییرات جزئی بنظر برسند، اما MakerBot مورد انتقاد شدید بخشی از جامعۀ منبع باز قرار گرفت. یکی از کارمندان سابق می گوید که برخی کاربران «خشمگین» بودند: اصلاحات و پیشرفت هایی که آنها در طول این سالها بصورت رایگان انجام داده بودند، حالا در MakerBot بسته و اختصاصی شده بود.
این حرکت جامعه را عصبانی کرد و بحث و گفتگوی گسترده ای در گروه انجمنهای اینترنتی گوگل رخ داد. برخی با احتیاط همدردی می کردند: «می خواهم بشنوم که او نیز مانند دیگران با این تصمیم درگیر است و امیدوارم راه حلی پیدا کند. چون اگر او هیچ پیشیمانی از این کار نداشته باشد، احترامم را نسبت به پتس و MakerBot از دست خواهم داد. من در این مورد شک دارم. امیدوارم که اینطور نباشد، اما باید ببینیم.» برخی دیگر کمتر رعایت می کردند: هیچ دلیلی وجود ندارد که منبع بسته باعث جلوگیری از سرقت یا مهندسی معکوس و فروش در جاهای دیگر شود. رفتن به منبع بسته فقط به اجتماع منبع باز آسیب می زند.
پِلکی، از افراد مشهور جنبش اپن سورس می گوید: «بنظرم آنها از این کار ما واقعاً ضربه خوردند، آنها حس به حال خود رها شدن میکردند. MakerBot شبیه به یک باشگاه بود و مردم خارج از شرکت نیز حس می کردند که بخشی از این باشگاه هستند.
کارکنان هم گیج شده بودند، چون بنظر می رسید که تغییر به حالت منبع بسته حرکتی قاطع از سمت سازندگان است، آنهم درحالیکه بیشتر مردم با خیال راحت پرینترهای MakerBot را خریده بودند. استولتز می گوید: «آنها فکر می کردند آنقدر بزرگ شده اند که دیگر نیازی به اجتماع ندارند. اما چاپگر خانگی چیزی است که بدون اجتماع مردمی دوام نمی آورد. وقتی اولین مشتریان بالقوه جذب شده را عصبانی می کنید؛ کسانی که پرینتر سه بعدی شما را خریده اند، دیگر به کسی نخواهند گفت برو MakerBot بخر!
حالا MakerBot به آرمان های اولیه و بنیادین شرکت پشت می کرد؛ «عصر اشتراک گذاری رایگان» که پتس مدتها به آن اشاره کرده بود، رسماً به پایان رسید.
با تامل روی دو سال بعد، بنظر می رسد که Petiis همیشه می دانسته MakerBot نمی تواند بعنوان منبع باز بکار خود ادامه دهد. او در آگوست 2014 در مورد تصمیم تغییر بحالت منبع بسته به پولیتیکو می گوید: «ما می توانستیم به سختی مقاومت کنیم، اما به احتمال زیاد کسب و کار ما از بین می رفت. قضیه اینطور بود: ماموریت ما چیست؟ آیا ماموریت ما ادامه دادن به این نگاه غیرواقعی، نامعقول و خیالی است؟ یا نگاه ما پرینتر3 بعدی برای همه است؟ من برای همه را انتخاب کردم.
با عرضه دستگاهی منبع بسته، MakerBot ادعای خود را افزایش داده بود. تا حالا، این شرکت بکمک اجتماع فداکاری پیش رفته بود که با نقصهای فنی آن مدارا می کرد. حالا که دیگر این چاپگر3بعدی قابل تغییر نبود و برای مصرف کنندۀ آماتور تولید می شد، باید بی عیب و نقص کار می کرد، که نکرد!
اینجاست که کمپانی «استراتاسیس» وارد میشود – در ژوئن 2013، MakerBot توسط Stratasys، یکی از غولهای چاپ سه بعدی جهان، با قیمت 403 میلیون دلار به اضافۀ 201 میلیون دلار درآمد اضافی بر اساس عملکرد، خریداری شد. MakerBot دست بکار شد و از سه چاپگر رومیزی جدید در نمایشگاه سیایاس 2014 رونمایی کرد. چاپگرها دارای ویژگی های جدیدی مانند قابلیت وایفای، نمایشگرهای السیدی و یک اکسترودر هوشمند جدید موسوم به نسل پنجم بودند ( fifth generation: 5th Gen). با این حال، قیمت هر سه دستگاه خیلی بالا بود. ارزان ترین مورد، بنام Mini حدود 1375 دلار قیمت داشت. جالب اینکه شرکت تایوانی XYZprinting که در همان نمایشگاه کار خود را شروع کرد، پرینتر رومیزی خود را با قیمت 499 دلار بفروش گذاشت – همان رنج قیمتی که MakerBot در سند قدیم برنامه ریزی سال 2012 برای دستگاه Mini خود پیش بینی کرده بود!
سال 2015 جایگاه پتیس، مایر و اسمیت در MakerBot تغییر کرد، زیرا شرکت محبوب «مِیکِربات» به قیمت خیره کننده حدودا 403 میلیون دلار به کمپانی Stratasys فروخته شده بود. جالب ماجرا اینجاست که بنیانگذار کمپانی Strata شخصی بنام «استیون اسکات کرامپ» است که نام او بعنوان مخترع چاپگرهای متریال پلاستیک در جهان ثبت شده است (ثبت اختراع سال 1989 در آمریکا). استراتا سیستم، یک کمپانی تجاری بود که چاپگرهای سه بعدی متریال ترموپلاستیک را اولین بار در جهان عرضه کرد ولی چون گرانقیمت بودند، پس از عمومی شدن لایسنس فناوری FDM، جنبش چاپگرهای اوپن سورس ضدش راه افتاد!
پروپاگاندا به سبک بنیانگذار makerbot !
«بری پتس» در دوران موفقیت میکربات شدیدا جوگیر شده بود و حرفهای عجیبی میزد؛ مثلا یکبار گفت: وقتی افراد بتوانند اشیاء را در خانۀ خودشان چاپ کنند، یعنی رفتن به فروشگاهها کمتر خواهد شد و هر چیز دلخواهی در دسترس خواهد بود! او حتی یکبار داستانی کوتاه دربارۀ «خوشبختیِ قابل چاپ» تعریف کرد: «شخصی می خواست از معشوق خود خواستگاری کند و به حلقۀ نامزدی نیاز داشت، بنابراین حلقه را چاپ کرد!».
پتس، بنیانگذار استارت آپ MakerBot در ادعایی جسورانه اعلام کرده بود که چاپگرهای سه بعدی به اندازه دستگاههای ماکروویو رایج خواهند شد. ادعایی که آن زمان بسیار جسورانه بود زیرا هیچ کس دیگری مدعی چنین رویایی نبود و دستگاههای 3D Printer بازار آن دوره گران و کم دسترس بودند.
در سمینار Ignite NYC سال 2009، وقتی «بری پِتِس»، با آن خط ریش بلند و بی نقص و عینک مستطیلی تیره رنگش، روی صحنه رفت، دست خود را بلند کرد و دو بار فریاد زد: «هورا!» و یک اسلاید پاورپوینت پشت سر او نمایش یافت: تصویری از یک جعبۀ توخالی به نمایش درآمد که روی آن سیم کشی شده بود. پتیس، در حالی که بالا و پایین می رفت و موهای خاکستری اش تاب می خوردند، سخنان خود را این طور آغاز کرد:
«می خواهم در مورد MakerBot و آینده و انقلابی صنعتی که در حال شروع آن هستیم صحبت کنم.»
در کنفرانس Ignite NYC ، پتیس به مدت پانزده دقیقه و سی ثانیه آنچه را که «انقلاب صنعتی دوم» می نامید مورد تمجید قرار داد و MakerBot را پیشروِ این انقلاب دانست. او گفت: «شما با ساختن تمام وسایل مورد نیازتان به یک سرمایهدار بزرگ تبدیل می شوید.» او در پایان سخنرانی خود از حضار درخواست کرد که به معنای واقعی کلمه آینده را بسازند!
پتس با شور و شوق روی صحنۀ Ignite NYC راه می رفت و حرف می زد: «ما دستگاهی داریم که اشیاء را تولید می کند و این فوقالعاده است.» او اعلام کرد که استارت آپ MakerBot با کوچک کردن فناوری دستگاههای صد هزار دلاری و تبدیل آنها به دستگاههای رومیزی مقرون به صرفه، انقلابی در چاپ سه بعدی ایجاد کرده است.
او در مراسم سخنرانی Ignite NYC عکسی از یک سوت را نشان داد که توسط شخصی در آلمان طراحی و در نیویورک چاپ شده بود. پتیس، با خوشحالی فریاد زد: «ما تلهپورت را به واقعیت بدل کرده ایم.» حضار همراه با او به این شوخی بی مزه خندیدند.
بله این حرف درست بود که حالا هر کسی قادر شده مدلهای هندسی انواع نرم افزارهای کامپیوتری را در دستگاه وارد کند و سپس دستگاهی با چیدن لایه به لایۀ پلاستیک مذاب، آنها را به اجسام فیزیکی واقعی تبدیل می کرد. خیلی هیجان انگیز بود حالا همه میتوانستند با قیمتی عادلانه یک دستگاه MakerBot بخرند و قطعات مورد نیاز خود را طراحی و چاپ کنند؛ اما این رویا حد و مرزی داشت که بر خلاف ادعاهای تبلیغاتی پتس بود.
تحلیلگران پیشبینی می کردند که ارزش بازار جهانی 3D Printer تا سال 2015 از 1.2 میلیارد دلار به دو برابر این رقم افزایش خواهد یافت. این اتفاق خیلی زودتر یعنی تا پایان سال 2012 رخ داد. آن زمان بنظر می رسید که MakerBot بموقع دست بکار شده و در اوج خوشبختی است: شرکت در آن سال معروفترین و بدون شک بهترین محصول خود، یعنی Replicator2 را ارائه و پیشبینی کرد که این دستگاه به هزاران خانه راه خواهد یافت.
مجلۀ Weird در اکتبر 2012 عرضۀ دستگاه Replicator 2 را «لحظه ای تاریخی» برای این شرکت قلمداد کرد و روی جلد خود تصویری از پتس را قرار داد که با چهره ای مغرور دستگاه نورسیده اش را در آغوش گرفته بود و بالای صفحه نوشته شده بود «این دستگاه جهان را تغییر خواهد داد.»
خود پتیس به شخصیتی ویژه تبدیل شده بود (او چهره ای جذاب و بسیار کاریزماتیک داشت، بلد بود در مقابل دوربین چطور تاثیرگذار ظاهر شود؛ (در ویدئوهای معرفی محصولات MakerBot که توسط او انجام میشد این امر کاملا مشخص است). استولتز می گوید: «حتی پیش از راه اندازی شرکت، ما همۀ کارهای او را دنبال می کردیم، هر هفته ویدیوهای او را می دیدیم و پروژه های او را دنبال می کردیم.» با راه اندازی MakerBot او به چیزی شبیه به پادشاه در این عرصه تبدیل شده بود.
اما این انقلاب صنعتی دوم که پیتس وعده اش را داده بود و با ایده سرمایهداری همگانی و حضور شرکت معتبر MakerBot Industries شروع شده بود، به وقوع نپیوست! چون تب و تاب بازار مصرف و اصول اقتصادی به این ایده ها اهمیتی نمیدهند:
بعد از فروش کمپانی به استراتا، یک مدیر عامل و تیم مدیریتی جدید سکان هدایت را بر عهده گرفتند و سه بار تعدیل نیرو باعث شد که تعداد کارکنان از 600 نفر به نصف کاهش یابد. پس از آن یک رقیب تایوانی هم جایگاه MakerBot را بعنوان محبوب ترین سازندۀ چاپگرهای رومیزی اشغال کرد و البته قبل از آن هم برند هلندی Ultimaker سرسختانه همپای makerBot آمریکایی پیش میرفت.
در ماه آوریل سال 2016، MakerBot که حالا زیر مجموعه ای از کمپانی استراتا بود، اعلام کرد که کارگران کارخانه خود را اخراج می کند و تولید تمام چاپگرهای MakerBot را به شرکت چینی Jabil برون سپاری می کند؛ زیرا این امر هزینه های تولید را کاهش میدهد و هزینه های ثابت مربوط به نگهداری یک کارخانه در شهر نیویورک را حذف می کند. تولید در چین مطمئناً ارزانتر از بروکلین آمریکاست (آنچنان که کمپانی معروف اپل نیز چنین کرده)، اما خنده دار اینجاست که MakerBot کمپین تبلیغاتی “ساخت آمریکا” را برای مدتهای طولانی اجرا کرده بود!
همه این کارها، سقوط دیگری بود که جامعه آزاد و خریداران MakerBot شدیدا از آن ناراضی شدند. اوضاع وخیم تر هم شد زمانیکه MakerBot پس از سالها پشتیبانی از جنبش سختافزاری متنباز، Replicator2 را منبع بسته اعلام کرد! این اعلامیه ها موج بزرگ دیگری در جامعه بزرگ علاقه مندان ایجاد کرد.
همه این پستی و بلندیهای روزگار باعث شدند که برای کمپانی ایده پرداز MakerBot سرنوشت دیگری رقم بخورد؛ مِیکِربات، این استارت آپ پیشرو و عزیز و محبوب صنعت چاپ سه بعدی، یکباره سخت و سریع سقوط کرد، چرا؟
قبل از سال 2013، MakerBot حدود چهل هزار و پانصد و پنجاه دستگاه چاپگر بفروش رسانده بود که رقمی قابل توجهی محسوب میشود. سال 2014 که Stratasys کمپانی MakerBot را 403 میلیون دلار خریداری کرد، یک تحلیلگر IDTechEx نوشت:
اگرچه MakerBot در ادغام با Stratasys به دنیای شرکتهای بزرگ فروخته شده است که قیمت خوبی است ولی Stratasys ممکن است بهای بسیار بالایی را برای یک جای پای سریع در یک بازار نسبتاً کوچک با تعداد فزاینده رقبا پرداخته باشد.”
بر اساس گزارش سالانه Stratasys برای سال 2014، MakerBot نزدیک به 40000 چاپگر3بعدی فروخت ولی در سال 2015، آنها فقط 18673 محصول فروختند؛ در آوریل 2015، MakerBot صد نفر از حدود 500 کارمند خود را اخراج کرد و در اکتبر 80 نفر دیگر را اخراج کرد؛ ویترینهای MakerBot در شهر نیویورک، بوستون و گرینویچ همگی بسته شدند!
این اخراجها و افت فروش عوامل متعددی داشت ولی یکی از عوامل مشکلات اکسترودر هوشمند جدیدی بود که با تبلیغات فراوان معرفی شده بود و در ماشینهای نسل پنجم این کمپانی بکار میرفت. طبق برآوردهای اولیه، میانگین زمان تعویض برای اکسترودر هوشمند MakerBot بین 300 تا 500 ساعت بود. جاناتون جاگلوم، مدیر عامل سابق MakerBot، میگوید: «۸۶ درصد از خرابیهای MakerBot نسل پنجم مربوط به اکسترودر هوشمندی بود که تازه ساخته بودیم و بخوبی تست نشده بود».
عامل مهم دیگر کاهش تقاضای پرینترهای مِیکِربات و در حالت کلی، اغلب دستگاههای شرکتهای مشابه به نوع فناوری این محصولات برمی گشت. با پیشرفت تکنیهای جدیدتر و دقیقتری مثل بایندرجت و SLS، مشتریان حوزه صنعت به سمت خرید آن محصولات پیشرفته تر سوق پیدا کردند و دیگر به فکر خرید دستگاههایی با فناوری ضعیفتر ذوب پلاستیک (FDM) نبودند.
اگرچه MakerBot در سالهای بعد به مجموع فروش 100000 چاپگر هم رسید؛ اما دیگر ارزش مارک MakerBot مثل گذشته نبود و افت کرد. یادمان نرود که کمپانی Strata بهای سنگین جمعا 600 میلیون دلاری را برایش پرداخت ولی بخاطر سبک مدیریت کلان ناسازگار با یک استارتاپ کوچک خلاق، صدمات زیادی را به MakerBot وارد کرد.
مِیکِربات، پس از ادغام با «استراتاسیس» باید دو کار بزرگ و چشمگیر را انجام می داد:
ابتدا باید هزاران نفر را با شگفتی های 3D Printer آشنا می کرد و سپس آنها را متقاعد می ساخت که بیش از 1000 دلار برای یک دستگاه پلتفرم بسته هزینه کنند (آنهم برای برندی که سابقا ارزان و اوپن سورس بود). همچنین باید با سرعتی مناسب فناوری اش را توسعه می داد تا مشتریان خود را راضی نگه دارد. این دو وظیفه برای یک شرکت نوپای تازه ادغام شده بسیار سنگین بود.
وقتی موج مشکلات اکسترودر هوشمند نسل پنجم MakerBot در اینترنت راه افتاد و اخبار دعوای حقوقی آن سراسر آمریکا را در نوردید، «پتس» بنیانگذار سابق MakerBot، درخواست های مکرر علاقمندان و خبرنویسان را برای اظهار نظر رد کرد و مایر و اسمیت نیز از مصاحبه در این مورد خودداری کردند.
بِن راکهولد که چهار سال در MakerBot در نقشهای مختلف مهندسی کار کرده، می گوید MakerBot ابعاد خود را بسیار گسترش داد تا بتواند تقاضای بازار را برآورده کند، تقاضایی که هرگز بروز نکرد. شرکت در تعقیب رویای سرمایهداری همگانی تلاش کرد چاپگرهایی را عرضه کند که برای کاربران عادی هم مقرون بصرفه و هم جذاب باشند، اما در رسیدن به این هدف شکست خورد.
چند سال قبل از ادغام دو شرکت در مراسم TEDx سال 2012 در نیویورک، پتیس گفت: «وقتی دستگاه MakerBot داشته باشید، انگار قدرت ماورایی دارید. شما می توانید هر چیزی که مورد نیازتان را چاپ کنید». زمان زیاد و پول فراوانی هدر رفت تا همه بفهمند این گفته درست نیست.
استولتز، که از دسامبر 2011 تا آوریل 2012 در MakerBot کار کرده، می گوید: ایده این بود که تعداد محدودی از کیت ساخت تولید شود تا افراد بتوانند RepRap خود را بسازند. سری اول محصولات بسرعت فروش رفت. واقعا تیم خوشبختی بودیم و کنار هم لذت غیر قابل وصفی میبردیم، حیف شد که آن محیط صمیمی پایان یافت و طمع تجاری به کارزار MakerBot وارد شد. وقتی شرکت ادغام گشت، این محیط صمیمی از بین رفت؛ حالا رئیس محافظه کاری از سازمان دیگری ناگهان وارد این استارتاپ شده بود و روی ساعت کاری کارمندان و کارایی آنها نظارت داشت و فقط به آمار فروش و سود بیشتر فکر میکرد.
جف آزبورن، معاون فروش و توسعۀ مشاغل MakerBot از مارس 2012 تا اوایل 2013، می گوید: «پتیس بدجور به دنبال رسیدن به قیمت فروش مناسب بود، ولی هیچ کس نمی توانست دستگاهی با چنان قیمتی برای او تدارک ببیند. او میدانست که به دستگاه ارزان تری در بازار نیاز دارد.»
به گفتۀ یکی از کارمندان سابق، برخی از دستگاه هایی که MakerBot در نمایشگاه سال 2014 رونمایی کرد حتی کار نمی کردند و فقط دکوری در نمایشگاه قرار داده شدند! با این حال، هر سه دستگاه در این نمایشگاه برندۀ جایزه گشتند. او می گوید: کاش فرصتی برای رو کردن این حرکت مسخره وجود داشت، اما چرخۀ تبلیغات قوی کمپانی «استراتاسیس» و شور و شوق آنقدر بالا بود که جشنواره سیایاس به دستگاهی جایزه داد که حتی نمیتوانست نمونه کار ارئه بدهد!
طبق گزارش فروش Stratasys ، استقبال مردم از چاپگرهای سه بعدی MakerBot در سال 2014 قوی اعلام شد و آمار سالانۀ Stratasys در سال 2014 نشان میدهد که MakerBot حدود 39356 پرینتر فروخته است؛ ولی دقت در روند چند ساله فروش «مِیکِربات» یک تناقض را برملا میکند: «استراتا سیستم» خیلی هم خوب نفروخته بود، یعنی 1194 پرینتر کمتر از مجموع فروش makerBot از سال 2009 تا پایان سال 2013.
در آن دوره در هر سفارش، یاداشتی چاپی با امضای پتیس همراه با دستگاه Replicator ارسال می شد که به مشتری می گفت: «این دستگاه به شما قدرت فوق العاده ای می دهد تا چیزهایی را که تصور می کنید، بسازید.» در پاییز، دو فروشگاه Staples و Home Depot جدیدترین چاپگرهای MakerBotرا به فروش می رساندند. اینجا بود که چاپگرهایی که تبلیغات زیادی بابتشان شده بود دوباره با مشکلات فنی روبرو شدند، اما حالا دیگر خریداران نمی توانستند به رفع آنها کمک کنند؛ چون دیگر اوپن سورس نبود! برخی مشتریان مشکلات را در گروه اپراتورهای MakerBotدر گوگل شرح دادند. یکی از منتقدان پرشور نوشت: «پس از یک سال جنگ، من دیگر طاقتم تمام شده است.» طوماری در سایتChange.org امضا شد تا از MakerBot بخواهد که پرینترهای خود را پس بگیرد.
از دلایل اصلی ناامیدی مشتریان، اکسترودر هوشمند این دستگاهها بود که به این منظور طراحی شده بود تا در صورت تمام شدن فیلامنت به کاربر هشدار بدهد و خود پک اکسترودر هم براحتی هم قابل تعویض باشد. سرانجام، یک شکایت جمعی علیه MakerBot و Stratasys صورت گرفت که ادعا می کرد این شرکت آگاهانه اکسترودرهای معیوب را روانۀ بازار کرده است. (این پرونده در ژوئیۀ 2016 به دلیل کمبود شواهد مستدل برای اثبات تخلف رد شد.)
ایزاک اندرسون، کارمند سابق شرکت MakerBot، در سایت بروکلین نوشت که مشکلات این سه دستگاه را مستقیماً با تصمیم MakerBot برای بسته شدن منبع مرتبط می داند. آنها دیگر نتوانستند به مشتریان علاقهمند سابق خود که بازخوردها و پیشنهادات فنی عالی برای بهبود ارائه می دادند تکیه کنند. او نوشت که طبقۀ جدید خریداران عمدتاً غیرعلاقهمند بودند و بازخوردی ارائه نمی دادند و فقط انتظارات بالا داشتند.
بیل بوئل مدیر بخش مهندسی MakerBot در نمایشگاه 2016 می گوید: توسعۀ چندین دستگاه مختلف بصورت همزمان با مهلت کم برای تیمهای مهندسی تنشزا بود. اما او همچنین می گوید که هر چاپگر3بعدی بطورگسترده آزمایش شده و معیارهای MakerBot برای محصول قابل ارائه را رعایت کرده بود. (و پرینترهای موجود در سیایاس؟ او می گوید آنها مدلهای کانسپت غیرکاربردی بودند که برای خرید در دسترس نبودند.)
آدرین بویل، بنیانگذار جنبش اوپن سورس RepRap می گوید: «من درک می کنم که چرا «بری پتیس» هر سه مدل دستگاه را می خواست. او قصد داشت در نمایشگاه عالی جلوه کند و اصطلاحاً بترکاند، چیزی که ما گیکهای آزاد به آن عادت داشتیم، اما از نظر مهندسی این کار ما را در معرض خطر بیشتری قرار می داد.
تعدیل نیروی کاری مِیکِربات آغاز میشود:
ضعف پرینترها بتدریج یقۀ تیم زیرمجموعه MakerBot را گرفت. مدیران Stratasys طی سه ماهۀ اول سال 2015 دربارۀ «رکود» بازار چاپ سه بعدی صحبت کردند و «فروش کمتر از حد انتظار MakerBot» را متذکر شدند. در آوریل 2015، جاناتان جاگلوم، یکی از مدیران Stratasys، مدیرعامل MakerBot شد، اما سرنوشت برخی از کارکنان سابق از قبل تعیین شده بود؛ در ماه آوریل این شرکت تازه ادغام شده، یک پنجم نیروی سابق خود را اخراج کرد! در اکتبر همان سال، MakerBot یک پنجم دیگر از نیروی کار باقی مانده خود را هم اخراج کرد!
مدیرعامل «جاگلوم» در آن زمان گفت: «ما به رقم مورد نظرمان نرسیده ایم. نرسیدن به رقم مورد نظر یعنی مشکلات و دردسرهای مالی.» بر اساس گزارش های سالانه، MakerBot در سال 2015 فقط 18.673 چاپگر فروخت – کمتر از نصف فروش در سال 2014. بعد از آن، جاگلوم اعلام کرد که MakerBot تاسیسات 170 هزار فوت مربعی خود در بروکلین را تعطیل می کند، کارگران بیشتری بیکار می شوند و تمام تولیدات این شرکت به سازمان پیمانکاری در کشور چین منتقل خواهد شد، آنهم در حالیکه این شرکت فروش صد هزارمین چاپگر سه بعدی خود را جشن می گرفت! تجزیه و تحلیل گزارش های سالانۀ منتشر شده توسط Stratasys نشان می دهد کهMakerBot در سه ماهۀ اول سال 2016 فقط 1421 پرینتر سه بعدی فروخته بود.
جاگلوم، در روزی که MakerBot اعلام کرد تشکیلات خود در بروکلین را تعطیل می کند، گفت: سال 2014 MakerBot متقاعد شد که بازار مصرفی آماده است اما سال 2015 به این نتیجه رسیدیم که بازار مصرفی آن جایی که ما فکر می کردیم قرار ندارد!
اینجا نکته ای ظریف در مورد فناوری 3D Print وجود دارد:
این فناوری به آن اندازه خیالی که انتظار می رفت انقلابی نیست یا دستکم هنوز نیست؛ شرکتهای بزرگ مانند جنرال الکتریک و فورد، تکنیک چاپ سه بعدی را آزمایش می کنند و حتی از آن برای تولید برخی قطعات بهره می برند. جنرال الکتریک 1.4 میلیارد دلار برای خرید دو شرکت پرینتر3بعدی هزینه کرد. اما این فناوری هنوز به اندازۀ کافی قابل اعتماد، سریع و ارزان نیست که بتواند انقلاب کند. این فناوری، یک ابزار عالی برای تکمیل، بهبود ساخت و تولید در کنار روشهای قالب گیری تزریقی یا سایر فرایندهای تولید کاهشی مثل برش CNC است اما نمیتواند جایگزین روشهای ساخت صنعتی مرسوم فعلی شود.
همچنین، فرآیند پرینت3بعدی هم قلقهای خاص خودش را دارد؛ اگر می خواهید قطعات جدید و اصلی را چاپ کنید، باید با طراحی سه بعدی آشنا باشید که البته به لطف نرم افزارهای آنلاین و انبوه مدلهای سه بعدی آماده بسیار ساده تر شده است ولی ممکن است اکسترودر هنگام چاپ، دچار گرفتگی شود، چاپ می تواند تاب بردارد، چاپ نهایی ممکن است کج باشد که یعنی باید دوباره آن را چاپ کنید. باید با صرف زمان و کسب تجربه بر این مشکلات مسلط شوید. پس 3D Printingمثل چاپ لیزری جوهر روی کاغذ نیست که سریع با فشار یک دکمه بیرون بیاید!
در روزهای پر التهاب آن دوره، سوالات و مشکلاتی بودند که نادیده گرفته شدند و حل آنها به بعداً موکول شد. آنچه بعدا رخ داد، چیزی است که «جاگلوم» آنرا «خوابیدن سر و صدا» در صنعت می نامد، زیرا تصور عمومی از چاپ3بعدی بالاخره با واقعیت مطابقت پیدا کرد. قیمت سهام Stratasys سقوط کرد؛ از بالاترین سطح خود که 136 دلار در ژانویۀ 2014 بود به 25 دلار در اکتبر 2015 – یعنی زمانیکه MakerBot دومین دور از اخراج ها را انجام داد!
جنی لاوتون، که در سال 2011 به MakerBot پیوست و از اواخر سال 2014 بعنوان مدیر اجرایی فعالیت کرد، می گوید: «مردم میخواهند همه چیز خیلی سریع اتفاق بیفتد چون ما اکنون در دنیایی پرشتاب زندگی می کنیم، اما هر چیزی برای عرضه به بازار بهزمان زیادی نیاز دارد. 3DPrinter در حالت دسترسی عمومی هنوز در میانۀ این مسائل است. شبیه به نوجوانی خام و ناشی.
سالهای بعد، سایر شرکتهای چاپگر نیز دچار مشکل شدند. مثلا استارت آپ Solidoodle فعالیت خود را متوقف کرد. Electroloom، استارتاپی که چاپگر3بعدی پارچه تولید کرد، در ماه آگوست فروشگاه خود را به دلیل «فرصت های ضعیف بازار» تعطیل کرد. 3D Systems، رقیب Stratasys، در پاییز 2015 اعلام کرد که تاسیسات خود را در ماساچوست تعطیل می کند که حدود 80 تا 120 کارگر در آن مشغول بکار بودند، همچنین در پایان همان سال، این شرکت اعلام کرد که فروش پرینترهای رومیزی Cube را متوقف می کند. همانند MakerBot، این شرکت نیز در رقابت با استارتاپ های کوچک تر که اغلب منشاء شرق آسیایی دارند و چاپگرهای ارزان تر ارائه می دهند با مشکل روبرو شد. برای مدت مدیدی، کمپانی XYZprinting مستقر در تایوان با پیشی گرفتن از MakerBot و دیگر برندهای معروف یکی از پیشروهای بازار چاپگر سه بعدی رومیزی جهان بود.
گزارش مالی وولرز، سازمان حسابرسی سالانۀ، برای بازار چاپ سه بعدی جهان، چیزی متفاوت اعلام کرده است: بیش از 270.000 چاپگر رومیزی در طی بازه زمانی بعد از رکودها فروخته شده است؛ اما دو گروهی که این دستگاه ها را خریداری کرده اند: مشاغل و مدارس هستند، نه افراد عادی.
تری وولرز، رئیس سازمان، می گوید: «مشتریان شرکتهایی مانند MakerBot و 3D Systems و … یک یا چند دستگاه ارزانتر مشابه در خانۀ خود دارند و دیگر بازار جدیدی برای چنین افرادی وجود ندارد. شاید اشتباه اول MakerBot از این ناشی می شد که آنها فکر می کردند بازار مصرفی همچنان ادامه خواهد داشت.»
سال 2017 در یک صبح سهشنبۀ آفتابی در ماه سپتامبر، جاناتان جاگلوم از خبرنگاران، رهبران تجاری بروکلین و کارکنان MakerBot در مرکز MetroTech پذیرایی کرد. این شرکت اعلامیه ای هیجان انگیز داشت. آن روز، ششمین نسل چاپگرهای رومیزی خود، Replicator+ و Mini Replicator+را روانۀ بازار می کرد.
در طول رونمایی یک ساعته، کارکنان در مورد فضای ساخت بزرگتر چاپگرها، نرم افزار بهتر و ارتقاء سخت افزارها صحبت کردند. اپلیکیشن جدید MakerBot باعث میشد که حتی مبتدیان بتوانند اولین چاپ خود را براحتی انجام دهند. همچنین، این دو چاپگر جدید سر و صدای مکانیکی کمتری نسبت به مدلهای قبلی داشتند؛ این چاپگرها می توانستند سرانجام بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران روی میز کار قرار بگیرند. مارک پالمر، سرپرست طراحی تجربی MakerBot، به جمعیت گفت: «ما این دستگاهها را به طور کامل مهندسی مجدد کرده ایم.
جاگلوم در بارۀ تغییر جایگاه کلی در MakerBot توضیح داد. به گفتۀ او، MakerBot در گذشته «محصولات را تولید می کرد و امیدوار به جذب مشتری بود.» حالا MakerBot از این رو به آن رو شده است: این شرکت از کاربران درخواست کرد که خواسته های خود را بگویند و محصولات را مطابق با آن مشخصات طراحی کرده است. این حرکت با نگاهی به دو سطح بازار انجام شد که از نظر جاگلوم فضای بهتری برای MakerBot ایجاد می کنند: مهندسان-طراحان حرفه ای و معلمان-دانش آموزان. امروزه بیش از 5000 مدرسه در سراسر آمریکا از چاپگرهای MakerBot استفاده می کنند.
و اما سرانجام Bre Pettis بنیانگذار MakerBot Industries به کجا کشید؟
«بِری پتیس» در سپتامبر 2014 از سمت مدیرعاملی MakerBot کنار رفت و سرپرستی کارگاه نوآوری Stratasys بنام Bold Machines را بر عهده گرفت. هدف این بود که نشان دهند پرینتر3بعدی، نه فقط برای وسایل کوچک، بلکه برای پروژه های بزرگ هم قابل استفاده است.
سال 2015، Bold Machines به شرکت مستقل خودش تبدیل شد. بعدها، «پتس» یک استارتاپ مستقر در بروکلین، بنام Bre & Co، را اداره کرد تا «هدایایی ماندگار و باکیفیت» بسازد که اولین آنها یک ساعت به ارزش 5800 دلار بود.
از سال 2017 او روی استارت آپ Batnam Tools که دستگاههای رومیزی برش CNC است، کار کرد (با مدیر عاملی خانم Danielle Applestone).
یکبار پتیس در دانشگاه سیراکیوس حضور پیدا کرد. او در زیر نور چراغ های کلیسای هندریکس به مخاطبان خود گفت که افراد موفق کسانی هستند که «کارهای بیپروا و جالب» انجام می دهند. او در حال ارائۀ نمایش خوب و همیشگی خود بود. پتیس به حاضران گفت که آنها بخشی از باشگاه خودشان هستند و تنها معیار برای ورود به این عرصه «تلاش برای به ثمر رساندن کاری عالی» است. او از بالای صحنه گفت: «اگر کاری کاملاً احمقانه، کاملا نامعقول و کاملاً عجیب انجام دهید، تقریباً با چیزی نوآورانه روبرو خواهید شد که با دنیای واقعی در ارتباط است.» میدانید اولین اسلاید پاورپوینت پشت سرش در آن کنفرانس چه بود؟ «کار را با آیندۀ همه چیز شروع کنید!
بری پتیس، این روزها کمتر از دوران جوانی اش در رسانه ها ظاهر می شود. با این حال، هنوز هم بسیاری از کارمندان سابق وی و دوستداران محصولات makerbot industries با تحسین از او یاد کرده و از انگیزه نوآوری، کاریزما، عزم و بینش استثنایی pettis صحبت می کنند. یکی از کارکنان سابق می گوید: «شرکت بدون پتس هرگز نمی توانست به نقطۀ عطفی برای جنبش 3DPrint تبدیل شود.»
بیوگرافی بِری پِتس
Bre Pettis
متولد اوایل دهه هفتاد میلادی
همسر : Kio Stark – فرزند: Nika Stark Pettis تولد دخترشان در سال 2011
مشاغل: معلم، هنرمند، عروسک گردان، سازنده پادکست ویدیویی و میزبان برنامه های تلویزیونی – مشهور بعنوان بنیانگذار کمپانی MakerBot Industries و بنیاد NYC Resistor – مدیر عاملی و معاونت Bold Machines و Batnam Tools و Other Machine
او همچنان بعنوان کارآفرین و رهبر استارت آپ، مشغول فعالیت است.
تایم لاین محصولات چاپگرهای سه بعدی مِیکِربات
- Cupcake CNC kit – 2009
اولین محصول MakerBot بعنوان کیت DIY: Do It Yourself (خودت بساز)، برای پروژه RepRap بفروش رسید که لحیم کاری و مونتاژی نسبتا ساده نیاز داشت.
- راه اندازی thingiverse.com سال 2009
(این وبسایت هم اکنون یکی از بزرگترین مخازن اوپن سورس فایلهای آماده پرینت دنیاست – در ایران این سایت فیلتر شده و مجبورید با -وی پی ان- وصل شوید)
- Thing-O-Matic kit – 2010
- Replicator 3D Printer – 2012
- Replicator 2 3D Printer – 2012
- تولید متریال فیلامنت اختصاصی Makerbot
- Replicator 2X Experimental 3D Printer – 2013
- Digitizer Desktop 3D Scanner – 2013 (اسکنر سه بعدی میکربات دیجیتایزر)
- 5th Generation Replicator Desktop 3D Printer – 2014
- Replicator Mini Compact 3D Printer – 2014
- Replicator Z18 3D Printer – 2015
- METHOD and METHOD X 3D Printer – 2018
- MakerBot Innovation Center
مرکز نوآوری MakerBot که بعنوان راه حلی برای مشتریان ایجاد شد. این مجموعه، سخت افزار، نرم افزار گردش کار SAAS، خدمات آموزشی و پشتیبانی سازمانی را در خود جای داده است. اولین مرکز نوآوری در فوریه 2014 در SUNY New Paltz تأسیس شد. مشتریان عمدتاً دانشگاه هایی مانند دانشگاه مریلند، پلی تکنیک فلوریدا، UMass Amherst و دانشگاه خاویر هستند. بسیاری از مراکز نوآوری makerbot دسترسی جامعه اطراف خود را به چاپ سه بعدی افزایش داده اند.
- ادغام Makerbot و Ultimaker – سال 2022
سال 2022 شرکتهای MakerBot و Ultimaker، دو برند مشهور، اعلام کردند که به توافقی برای ترکیب تجاری دست یافته اند که با ارائه یک اکوسیستم جامع پرینت سه بعدی در حوزه های سخت افزاری، نرم افزاری و مواد، پذیرش تولید افزودنی را تسریع خواهد کرد.
نهاد جدید توسط سرمایه گذاران موجود،NPM Capital و Stratasys (Nasdaq: SSYS) حمایت می شود و از سرمایه گذاری نقدی برنامه ریزی شده 62.4 میلیون دلاری برای تقویت نوآوری و گسترش به بازارهای جدید سود خواهد برد. شرکت جدید توسط Nadav Goshen، مدیر عامل فعلی MakerBot و Jürgen von Hollen، مدیر عامل فعلی Ultimaker که بعنوان Co-CEO عمل خواهند کرد، با Nadav مدیریت عملیات و R&D و Jürgen مدیریت عملکردهای تجاری، هدایت خواهد شد. دفاتر مرکزی شرکت جدید هم در هلند و هم در ایالات متحده آمریکا ایجاد شده است.
SKETCH Large 3D Printer – 2022
آینده پیشروی کمپانی MakerBot Industries:
“حتی نمادهای نوآوری هم برای همیشه نمی توانند آینده را تغییر دهند”.
هارتمن، یکی از اولین کارمندان، می گوید: makerbot باعث شد که بسیاری از مردم عادی برای اولین بار با چاپ سه بعدی آشنا شوند؛ بنظرم این هستۀ اصلی موفقیت ما بود و در نهایت همان چیزی بود که شکست را رقم زد؛ فروخته شدن به کمپانی استراتاسیس با آن سبک مدیریت اقتصادی محافظه کارانه اصلا مناسب تفکر باز و بی پروای makerbot نبود.
شرکت MakerBot، همچنان اعتبار زیادی دارد و با معرفی سری محصول Method، نشان داد که به تعهد خود نسبت به طراحی و عملکرد خوب پایبند است و این بار، هدفش را به کسب و کارهای متوسط تا بزرگ، طراحان حرفه ای که روی نمونه های اولیه کار می کنند و بخش های تخصصی صنعت متمرکز کرده است.
مدیر عامل جدید «مِیکِربات» بنام Nadev Goshen میگوید که با ارزیابی مجدد بازار، آنها دریافتند که تولید محصولاتشان باید جایی بین محصولات مصرفی پرکاربرد و چاپگرهای صنعتی گران قیمت باشد. MakerBot روی جامعه گسترده مصرف کنندگان نرم افزار مدلسازی SolidWork هدف گذاری کرد؛ آنها دستگاه جدید خود را به بنیاد SolidWorks World در دالاس آوردند. علاوه بر تعریف مجدد مشتری هدف، چالش هایی را که این مشتریان با آن دست و پنجه نرم می کنند، در نظر گرفتند: اول از همه، این شرکت مشکل دقت هندسی را تشخیص داد. هنگام ساخت قطعاتی که باید در کنار هم قرار گیرند (یعنی نهایتا پس از ساخت در هم مونتاژ میشوند)، دقت بسیار مهم است، اما در اکثر چاپگرهای بازار، ساختن قطعاتی که با هم دقیقا یکسان باشند، دشوار است. همچنین، آنها نگاهی دیگر به مواد و فرآیند حین چاپ انداختند تا مطمئن شوند که ساختارهای نگهدارنده قطعات حین چاپ بعدا براحتی جدا می شوند و در عین حال کمترین اثر مخرب را روی سطح قطعه بجا بگذارند.
در بنیاد SolidWorks World، معاون مهندسی، Dave Veisz گفت که در فرایند طراحی و مدلسازی، آنها تصمیم گرفتند با رویکرد اکسترودر دوگانه چاپگرهای MakerBot پیش بروند که امکان ساخت همزمان قطعه را با کمک ساختار پشتیبان فراهم می کند. حدود 21 سنسور و یک دوربین در دستگاه method «مِیکِربات» وجود دارد. قاب فلزی سفت و سخت آن باعث میشود ساختار دستگاه در استفاده یا جابجایی بلند مدت خم نشود. به همین ترتیب، صفحه پایه کاملاً مسطح طراحی شده است و موقعیت آن با یک سیستم آهنربا حفظ می شود. اکسترودر دوگانه چاپگرهای MakerBot طوری طراحی شده اند که از گرمایش ثابت هنگام ورود مواد و حفظ چسبندگی قوی روی قطعه در حین ساخت اطمینان حاصل شود تا هیچ گونه تغییری در دقت هندسی ایجاد نگردد. هسته حرارتی طولانیتر در اکسترودرها به معنای سرعت اکستروژن سریعتر و نرمتر است. علاوه بر این، اکسترودرها بطور خودکار کالیبره می شوند و به لطف نرم افزار هوشمند همه چیز در کنترل دقیق قرار دارد. اینها ویژگیهایی است که MakerBot از شما می خواهد از همه شان بهره ببرید و نشان میدهد که اینها مزیتهای یک محصول سطح ابتدایی نیستند.
سخنگوی MakerBot می گوید پرینتر Method می تواند قطعاتی با دقت ابعادی ± 0.2 میلی متر تولید کند و قیمت آن 6499 دلار است.
مقایسه MakerBot Industries با Ultimaker و Prusa Research:
«آلتی میکر» توسط چند مهندس هلندی در سال 2012 و Prusa توسط جوزف پروسا در کشور جمهوری چک تاسیس شدند و این دو برند همچنان پلتفرم متن باز (Open Source) را حفظ کرده و متکی بر جامعه بزرگ مصرف کنندگان عمدتا خانگی بخوبی پیش میروند. شرکت پروسا بخاطر فروش بالا در اکثر شهرهای جهان نمایندگی دارد اما برند آن در بازار خُرد حوزه کاربران آماتور باقیمانده و یک انتخاب کسب و کارهای صنعتی نیست.
نرم افزار Ultimaker Cura از محبوبترین نرم افزارهای جهان است که رایگان مانده و مرتبا بروزرسانی میشود. نرم افزار Cura در سرتاسر جهان طرفدار دارد ولی آیا چنین علاقمندی برای نرم افزار کمپانی MakerBot هم هست؟
در مقابل MakerBot Industries قرار دارد که از جهان اوپن سورس انشعاب کرد و به شرکتی تبدیل شد که می خواهد بعنوان “سازنده چاپگر سه بعدی با کیفیت” جهان صنعت مطرح شود و دوباره به دوران افتخارش برگردد. سیاست شرکت «مِیکِربات» تولید دستگاههای بسیار پیشرفته با قیمت پایین تر نسبت به دستگاههای صنعتی همان رده است و روی طبقه خاصی از مصرف کنندگان تمرکز کرده است؛ آنها محصولاتش را نه به افراد آماتور کم بودجه بلکه به حوزه های خاص مثل مهندسان، مدارس، دانشگاهها و سازمانهای صنعتی بزرگ عرضه کرده اند.
با گذشت سالها از تاسیس MakerBot Industries، این برند از ایده دستگاه قدیمی و مشهورش یعنی Replicator که زمانی بعنوان یک کیت آماده توزیع می شد و به گونه ای طراحی شده بود که بتواند قطعات خود را چاپ کند، خروج کرده و تمرکزش را روی ساخت دستگاههایی با کیفیت بسیار بالا گذاشته است. چاپگر تجاری پیشرفته Method در مقایسه با اولین سری محصولات دوران مدیریت Bre Pettis که کیتهای ارزشمند ارزانی برای خورههای فناوری میساخت، فاصله زیادی گرفته است. اما یک یادگاری از دوران مدیرعاملی پرافتخار او همچنان پابرجا باقیمانده: وبسایت اشتراک فایل Thingiverse.com که اکنون بزرگترین منبع رایگان مدل سه بعدی آماده پرینت دنیاست و الهام بخش ایجاد مخازن مشابه دیگری هم شده است.
Founder
Bre Pettis, 2009
CEO
Jonathan Jaglom : https://www.linkedin.com/in/jonathan-jaglom-87072011
Employees (تعداد کارمندان رسمی)
400
Address & Headquarters
MakerBot Industries , One MetroTech , Center, 21st Fl , Brooklyn, NY 11201 , USA
Email & Telephone
Email: thoughts@makerbot.com
Telephone: +1 347-334-6800
Website
Facebook & Social Media
Facebook: https://www.facebook.com/makerbot
Twitter: https://twitter.com/makerbot
Instagram: https://www.instagram.com/makerbot/
Linkedin: https://www.linkedin.com/company/makerbot-industries
****
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید، لطفا نظرات و حرفهای خود را برای ما کامنت کنید.